کتاب ها
الف ـ تأليفات 1- قرآن و علوم طبيعت، (تهران: انتشارات اميركبير، 1364)؛ چاپ سوم: نشر مطهر، 1380 مساله جایگاه علوم طبیعت(علوم فیزیکی و زیستی)در قرآن همواره مورد بحث ...
الف ـ تأليفات
1- قرآن و علوم طبيعت، (تهران: انتشارات اميركبير، 1364)؛ چاپ سوم: نشر مطهر، 1380
مساله جایگاه علوم طبیعت(علوم فیزیکی و زیستی)در قرآن همواره مورد بحث فضلای مسلمان بوده و در مورد آن دیدگاه های مختلفی ابراز شده و طبیعتا شبهات گوناگونی پیرامون آن مطرح شده است.به نظر نویسنده، برای شناخت طبیعت، هم باید به تجربه پرداخت و هم از نظریه پردازی بهره برد، چنانکه در محیط های علمی روز انجام می شود.اما استفاده از علوم طبیعت باید با حکمت توام بوده و با ارزش های اخلاقی سازگار باشد و از سوی دیگر، جهان بینی قرآنی باید بر این علوم حاکمیت داشته باشد. بعد علمی امت اسلامی، نقش علم و صنعت در جامعه اسلامی، رویکردی قرآنی به علم و ارزش های اخلاقی، ضرورت پیوند دانش با حکمت، بعد علمی قرآن کریم و شناخت طبیعت از نظر قرآن کریم، فصولی هستند که نویسنده در ذیل آنها به ابعاد مختلف علوم طبیعت از دیدگاه قرآن پرداخته است. |
اين كتاب به طور كامل به زبانهاي عربي، انگليسي، سواحلي، اندونزيايي و آلماني ترجمه شده و بخشهايي از آن نيز به زبانهاي چيني و اردو ترجمه شده است. مرحوم شيخ محمد غزالي (ره)، عالم مصري معاصر، تقريظي بر ترجمة عربي اين كتاب نوشته است.
۲– از علم سكولار تا علم ديني، (تهران: پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي، 1377)؛ چاپ چهارم: 1390-۲
در این اثر مباحثی چون علم سکولار، رابطه علم و دین در دنیای معاصر، نسبت اسلام با علوم طبیعی، وحدت حوزه و دانشگاه و دانشگاه اسلامی مورد بحث قرار می گیرد.مولف برداشت های نا درست درباره رابطه علم و دین و علم دینی را ناشی از محدود کردن معنای دین و غفلت از محدودیت های علم و نیز ناشی از عینیت دادن به همه آن چیزهایی است که به نام علم تعلیم داده می شود، می داند. لذا از نقشی که پیش فرض های فلسفی، اجتماعی و روانشناختی در کاوش های علمی و تفسیر داده های تجربی دارند، غفلت می شود. مساله این است که اگر دانشمندان صرفاً به دنبال توضیح یافته های تجربی می بودند، تمایز دینی و غیر دینی یا شرقی و غربی در مورد علم منتقی بود. اما دانشمندان بزرگ همواره در مقام یک توضیح کل نگرانه در باره جهان طبیعت بوده اند و کوشیده اند از تعمیم یافته های محدود خود، نظریه های جهانشمول بسازند؛ نظریه هایی که بسیار فراتر از حوزه قابل دسترسی آنها بوده است، و این جاست که پای تعصبات دینی و فلسفی به میان آمده است. |
ترجمة عربي اين كتاب در بيروت منتشر شده است
3-علم و دين و معنويت در آستانة قرن بيست و يكم، (تهران: پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي، 1379)؛
4- تحليلي از ديدگاههاي فلسفي فيزيكدانان معاصر، (تهران: انتشارات اميركبير، 1369)؛ چاپ پنجم ( تهران: پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي ، 1390، با پيشگفتاري از مرحوم استاد محمدتقي جعفري (ره))؛ برندة جايزة كتاب سال 1370
۵– گزارش پژوهش ملي ايران و جهاني شدن ، با همكاري حجة الاسلام والمسلمين رضا غلامي(تهران: پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي، 1387)
۶ – علم ، دین و فلسفه – انتشارات کانون اندیشه جوان – 1393
7 – خداباوری و دانشمندان معاصر غربی: چالش ها و تبیین ها – 1395
در بخشی از کتاب از زبان اینشتین آمده است: اینشتین می گفت: ما در وضعیت یک طفل خردسال هستیم که وارد یک کتابخانه بزرگ می شود که تمامی دیوارهای آن از زمین تا سقف با کتاب هایی که به زبان های مختلف نوشته شده اند، پوشیده است. کودک می داند که باید کسانی آن کتاب ها را نوشته باشند، اما نمی داند که چه کسانی یا چگونه آن ها را نوشته اند، و نیز زبان هایی را که در نوشتن آن کتاب ها به کار رفته اند نمی فهمد. کودک یک طرح مشخص در ترتیب کتاب ها می بیند، یک نظم اسرار آمیز، که آن را درک نمی کند، ولی به طور مبهم حدس می زند. این به نظر من وضعیت عقل انسانی به خداست. «خداباوری و دانشمندان معاصر غربی» از سه فصل، به شرح زیر تشکیل شده است. فصل اول: خداباوری از منظر دانشمندان معاصر غربی فصل دوم: علم جدید و بعضی چالش ها در برابر ادیان توحیدی فصل سوم: اسلوب جدید برهان نظم دکتر گلشنی در بخشی از پیشگفتار کتاب، و در تبیین فصول مختلف این کتاب چنین می نویسد: در این رساله ما سه مطلب زیر را در سه فصل مطرح كرده ایم: ۱. در فصل اول به نظرات مختلف دربارة رابطة علم و دین در جهان غرب و نگرش عالمان معاصر غربی به خداباوری پرداخته ایم. این فصل قبلاً به نحو خلاصه تر در كتاب فیزیك دانان غربی و مسئلة خداباوری، آمده و در اینجا توسعه داده شده است. ۲. در فصل دوم، شبهات مطرح شده از طرف ملحدان و عالمان دین ستیز را مطرح كرده و عمدتاً پاسخ های داده شده به آنها در غرب را مطرح كرده ایم. بخشی از این فصل قبلاً به نحو مختصرتر در مقالة ((استاد مطهری و نقش بنیادی فلسفه در ربط علم به دین)) چاپ شده بود و اكنون بسط داده شده و موضوعات جدیدی در آن مطرح شده است. ۳. در فصل سوم، اسلوب جدید برهان نظم بر وجود خداوند را كه در چند دهة اخیر مطرح شده، آورده ایم و شبهات مخالفان ادیان الهی درخصوص این استدلال و راه های گریز آنها از آن را مطرح كرده و پاسخ عالمان و فیلسوفان خداباور غربی به این شبهات را ذكر كرده ایم. متأسفانه در دو دهه اخیر شبهات چند نفر از عالمان غربی در مورد اعتقاد به خالق جهان به شدت در میهن اسلامی ما مطرح شده است و این درحالی است كه حتی پاسخ هایی كه در خود غرب به این شبهات داده شده نیز ترجمه نشده است. |
![]() |
8 – توسعۀ پایدار در پرتو جهان بینی اسلامی – 1395
در بخشی از کتاب در بعد عملی، علم و فناوری قدرت زیادی به ما در استفاده از منابع طبیعت داده است و منافع بسیاری برای بشر ببار آورده است. امّا علم و فناوری در جهت نابودی انسانها و تخریب محیط زیست نیز بکار رفته است و متاسفانه محافل علمی عکس العمل کافی در این مورد نداشته اند؛ گرچه بعضی از بزرگان علم و فلسفه در جهان به این وضعیت اعتراض داشته اند و در مورد آن هشدار داده اند. |
![]() |
۹ – علم و دین در افق جهان بینی توحیدی
علم جدید در محیطی دین باور شروع شد و بنیانگذاران علم جدید مطالعه طبیعت را یک عبادت می دانستند. اما به تدریج مکاتبی که فقط برای یافته های تجربی شان قائل بودند نضج گرفتند و پیشرفتهای علم جدید در ابعاد نظری و عملی موقعیت این مکاتب را تقویت کرد. ولی با خسارات ناشی از دو جنگ جهانی و نضج گیری مکاتب مختلف فلسفه علم در نیمه دوم قرن بیستم کم کم معلوم شد که علم به تنهائی توانائی پاسخ گوئی به سوالات بنیادی بشر را ندارد و حتی توفیق خود را نمی تواند توجیه کند، و نمی تواند جلوی سوء استفاده های عملی از علم را بگیرد. لذا از دهه 1960 به بعد به تدریج بازگشت به دین را در بعضی محافل علمی می بینیم. همچنین تعداد قابل توجهی از بزرگان طراز اول علم صریحا متدین بودن خود را ابراز داشته اند و با مطرح کردن نقش اصول متافیزیکی در انتخاب نظریه ها به رفع شبهات ملحدان و شکاکان پرداخته اند. در این کتاب، با طرح بعضی از مهمترین مسائل چالش برانگیزی که علم معاصر در مقابل ادیان الهی مطرح کرده است، به تحلیل آنها پرداخته ایم و ضرورت حاکمیت یک چهارچوب جامعتر بر علم آینده را متذکر شده ایم. | ![]() |
۱۰ – از دانش تا حکمت؛ یک نگرش قرانی
|
![]() |
۱۱ – علم و شبه علم ( همراه با آقایان دکتر محمد جمالی و دکتر مرتضی خطیری یانه سری)
«عالمان تمامی آن چیزهائی را که می توان با مشاهده تحلیل کرد می گیرند، و بدین طریق آنچه را که علم نامیده می شود می یابند. اما چیزهای دیگری باقی می مانند که برای آن این روش [روش علمی] کار نمی کند. این بدین معنا نیست که آنها مهم نیستند. آنها در حقیقت از بسیاری جهات مهمترین [موضوعات] هستند.» ریچارد فاینمن (فیزیکدان برنده جایزه نوبل)
«اگرچه نمی توان بین علم و آنچه شبه علم تلقی می شود مرز دقیقی تعریف نمود، ولی در شبه علم بودن برخی حوزه ها مثل تنجیم یا جادوگری یک اجماع بین علما وجود دارد. در عین حال، در برخی حوزه ها تفاوت نظر وجود دارد و گاهی به دلیل تعصب یا برداشت های نادرست، حوزه هائی مثل فلسفه و یا طب سنتی مکمل، شبه علم تلقی شده اند. بالعکس، برخی موارد که به طور واضح معیارهای علمی بودن را دارا نیستند (همچون نظریه چندجهانی) به عنوان علم قطعی در نظر گرفته شده اند. بر اساس معیارهای مطرح شده نمی توان به طور قطع در مورد علمی بودن یک گزاره یا یک نظریه اظهار نظر کرد، بلکه علمی بودن دارای شدت و ضعف است.» مولفان |
![]() |
۱۲ – جستارهائی در فیزیک معاصر
وقتی در نیمه اول قرن بیستم نظریه کوانتوم استاندارد تکون یافت، بینش پوزیتیویستی بر دیدگاه فیزیکدانان حاکم بود و صرف تطبیق پیش بینی های این نظریه با تجارب برای آنها کفایت می کرد، و دیگر فهم ساختار طبیعت برای غالب آنها مطرح نبود. این روند ادامه یافته است. در اینجا چند سوال مطرح می شود:
1- چرا در حالی که برخی از سرآمدان فیزیک معاصر، نظیر پلانک، اینشتین، واینبرگ و ویتن، غرض از تعقیب فیزیک را فهم جهان طبیعت دانسته اند، این هدف توسط غالب فیزیکدانان معاصر دنبال نمی شود، و صرفا از فیزیک به عنوان ابزار پیش بینی و سواری گرفتن از طبیعت استفاده می کنند؟ 2- چرا در حالی که در زمان ما برخی از نخبگان فیزیک به بحثهای بنیادی در این حوزه پرداخته اند، این گونه بحث ها در دانشگاه های ما مطرح نیست؟ 3- چرا در حالی که در برخی از دانشگاه های مهم غرب مباحثه و تعامل بین فلاسفه و فیزیکدانان و کیهانشناسان براه افتاده است، در محیط ما این نسیم مثبت نادیده گرفته شده است؟ هدف این کتاب جلب نظر فیزیکدانان و کیهان شناسان ما به افکار انقلابی مطرح شده در غرب در سه دهه اخیر است. |
![]() |
۱۳ – رابطۀ علم و دین از منظر چهار حکیم مسلمان
کتاب رابطه علم و دین از منظر چهار حکیم مسلمان معاصر، پاسخ به هشت سوال در خصوص رابطه علم و دین است که از سوی آقای دکتر مهدی گلشنی طراحی و توسط حکمای بزرگ، حضرات آیات علامه جوادی آملی، علم حسن زده آملی، علامه سبحانی و علامه مصباح یزدی پاسخ داده شده است.
بحث علم و دین و رابطه بین آنها، در ادیان ابراهیمی دارای مشترکات فراوانی است که دیدگاه حکمای بزرگ ایرانی اسلامی به این بحث مهم، حائز اهمیت می باشد. |
![]() |
ب ـ ترجمهها
1- ديويد هاليدي و رابرت رزنيك، فيزيك، ترجمه با همكاري آقاي ناصر مقبلي، ج 1، (تهران: مركز نشر دانشگاهي، 1363)؛ چاپ دوازدهم (چاپ سوم نشر اشاره): 1379؛ (برندة جايزة كتاب سال 1364)
2- هانس اوهانيان، درآمدي بر فيزيك امروز، ترجمه با همكاري آقاي ناصر مقبلي، (تهران: انتشارات خوارزمي، 1378)
نظرات ( 0 )